نوشته های یک دختر شیطون
سلام من ریحانه هستم.تازه وبلاگ نویسی رو شروع کردم .
خوشحالم که به جمع شما پیوستم. به نویسندگی علاقه زیادی دارم.و اومدم اینجا تا از شماها کمک بگیرم.
اول از خودم و خانواده ام شروع میکنم.
ما تو یک خانواده4 نفره زندگی میکنیم که یه داداش هم دارم که بزرگتر از خودمه و 20سالشه.
من یه دختر شر وشیطونم که حد نداره.همیشه اونقدر میخندم که مامانم عصبانی میشه و...
و به قول مادربزرگم زرنگ هستم .
خوب چه کنم.
من باید برم با اجازه
(بعد بیشتر از خودم میگم و زندگیم و حرفایی که تو دلم تلمبار شده امیدوارم من رو راهنمایی کنید) .